سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

چه می نویسیم؟

قلم

بنام خدا

روی دسکتاپ کامپیوترم یه فایل دارم بنام New Text Document.txt ، که هر وقت میخوام وبلاگ بنویسم، روش دو تا کلیک کوچولو می‏کنم. اولش یه انتر می‏زنم، یه بنام خدا و شروع...
الان دارم از اونجا با شما صحبت می‏کنم...
اینجا هوا کاملاً برفیست... همه جا سفید است...
اینجا هر چی دلم بخواد می‏نویسم. هیییییچ ملاحظه‏ای در کار نیست...
اینجا یکی هست که همش داره بهم چشمک می‏زنه...
اینجا یه قاب مستطیلی داره با یه نوار سرمه‏ای رنگ بالاش که شده مثل یک پنجره...
پنجره‏ای که رو به فکرم باز شده و من از داخلش خودم را می‏بینم، در لباس حروف و الفاظ...
گاهی وقتها از این کلمات لذت می‏برم، گاهی بهم روحیه می دهند، گاهی خسته می‏شم از دستشون، گاهی اشک می‏ریزم براشون ، گاهی هم می‏ترسم ازشون...
...
نوشته‏های ما، سروده‏های ما و هر اثری که از ما صادر می‏شود، دارای عمری است به درازنای ابدیّت.
حتّی اگر همان لحظه حذفش کنیم، از وبلاگ برداریم و یا...
اینها مخلوق ما هستند، حاصل خلاقیت ما هستند...
خالق مطلق، اذن و قدرت خلاقیت به ما داده، از کیسه‏ی خلاقیت او برمیداریم و می‏آفرینیم ...
وقتی کلمات با اذن تکوینی او و با دستان خلاق ما لباس وجود می‏پوشند، دیگر عدمی در کار نیست...
خیلی دقت کنیم، که چه می نویسیم.
نوشته‏های ما، آئینه‏ای شفافند از شخصیت ما، منش ما، وسعت ما، بینش ما و ...
در طول تاریخ، بیشترین شناخت آدمی از افراد، از نوشته‏های آنها بوده‏است، نه از دیدار و صحبت با آنها.
....
زیاد دوستان از من میپرسند که به نظر تو نوشته‏ی خوب چه نوشته‏ای است.
به تازگی معیاری جدیدی ذهنم را مشغول کرده :
نوشته‏ای که وقتی خواندنش تمام شد، خواننده را به فکر فرو برد، فکری عمیق و دامنه دار...
فکری که بر ریشه‏های وجود و ذهن او، چنگ اندازد و آنها را مالش دهد...
چه بهتر، که فکری مبدا نما و مقصد نما باشد...
همان فکری که یک ساعتش کار عبادت یک عمر را می‏کند...

یا بدیع